سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 123457

  بازدید امروز : 71

  بازدید دیروز : 10

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان





 

درباره خودم

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...
مدعی محبت
آرزوی من! این رنج دیده جسم بی تعادل، محتاج ایستا نمودن توست؛ این ملتهب دل بی سکون، محتاج آرامش توست؛ این سیه جان بی ابرو محتاج مهر توست؛ پس ای مهر عالم! بتاب بر جان خسته ام.. بتاب بر قلب شکسته ام؛ بر دستان بسته ام؛ بر عهد گسسته ام؛ بتاب و ناپاکیم بزدای... (این بهترین توضیحی بود که می تونستم راجع به خودم بگم..)

 

لینک به لوگوی من

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

دسته بندی یادداشت ها

شعر محرمی سوزناک . شعری زیبا . عاشورا . کربلا . محرم .

 

بایگانی

ادعاهای پیشین
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

 

اشتراک

 

 

در آغاز سرما خود را از آن بپایید و در پایانش بدان روى نمایید که سرما با تن‏ها آن مى‏کند که با درختان . آغازش مى‏سوزاند و پایانش برگ مى‏رویاند . [نهج البلاغه]

سر آمد عمر من آن دلبر دل ها نیومد.. (زبان حال سید)

نویسنده:مدعی محبت::: دوشنبه 86/5/29::: ساعت 2:9 صبح
نوشته شده در دوشنبه، 18 تیر، 1386ساعت 1:21 توسط ..:: مدعی محبت ::..


(این مطلب جمعه بود، اما چون این چند روز این قدر گرفتار بودم که ... حتی واسه ی تولد حضرت زهرا هم نرسیدم به موقع مطلب بزنم، این مطلب رو هم با تأخیری حدود 40 ساعت این جا قرار می دم.)

هر گل به گلسِـتان بشر می دهد صفـا        گـلـچــیـن روزگـار امـانـش نمـی دهـد

سلام بر هم دردان غم غیاب محب، نوکر و ذاکر مولا

نمی دونم یک سال از چی گدشت...

نمی دونم چه جوری گذشت..

اما گویا گذشت، تقویم ها اینو می گن..

چقدر می خواستم برای این روز مطلب بنویسم، ولی حالا که باید بنویسم نمی تونم ...

فقط چند تا عکس از مراسم سالگرد قمری(هفته ی پیش) :

 

 

ان شاءالله سید ما هم سر سفره ی امام زمانش و مولاش مهمانه و شفاعت کننده ی ما نزد اون ها!

***

امروز که سالگرد شمسی همراهی سید تا بهشت معصومه علیها السلام(قبرستان نو) بود، سی دی های پارسال رو گذاشتم و نگاه کردم، و تازه فهمیدم که هنوز باورم نشده چون فقط با بهت نگاه می کردم و اصلاً احساس ناراحتی خاصی نداشتم!!! آخه بین ماها(مدیونین سید که با خوندنش به چیزی رسیدن و یا قطره ای اشک ریختن) قرار شد که فکر نکنیم سید نیست، و هر زمانی که دلتنگ شدیم، از طرف او به نیابت از حضرت در مجالس عزاداری و موالید شرکت کنیم و با سی دی ها و نوارهاش باز هم اشک بریزیم و ...؛ پس سید هست و اگه من هنوز باور نکردم که نیست، بی راه نرفتم.

این شعر هم به مناسبت سالگرد تشییع این ذاکر مخلص و سیّد ذاکرین اهل بیت علیهم السلام:

یادش بخیر وقتی دلـش نور می گرفت         

                تو سرزنون گریه کنون شـور می گرفت

یادش بخــیــر وقــتی مـحــرم مـیـومـد         

                تو سینه ها چــاووش مــــاتــم مـیــومــد

دلـش می کــرد هــوای بیـن الحـرمـین         

               همش نفس می زد می گفت حسین حسین

یادش بـخـیـر تو روضـه های مـادرش         

               شـور می گرفت می زد تو سینه و سرش

 

 



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    طوفان واژه ها
    بانوی کرامت
    [عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com